تارنگار شخصی عرفان نحریر

سعدی اگر عاشقى کنى و جوانى .... عشق محمد بس است و آل محمد- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

تارنگار شخصی عرفان نحریر

سعدی اگر عاشقى کنى و جوانى .... عشق محمد بس است و آل محمد- اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آخرین نظرات

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

منبع: سهمیران
سخت ترین کار برای معامله گران، تشخیص روند آتی بازار است. اوج و نهایت فعالیت در بورس، معامله گری و البته موفقیت در آن است. افراد مبتدی هرگز نباید بدون مشاوره در بورس سرمایه گذاری نمایند. اصولا" همه ی ما دوست داریم سهامی را خریداری نمائیم که در کف قیمتی باشند و پس از خرید ما، بلافاصه شروع به رشد نمایند اما چنین چیزی امکان ندارد چون تغییرات بازار بصورت زیگزاک و نوسانی است و روندها هم در همین شرایط شکل می گیرند.

در عین حال تشخیص دقیق روند آینده بازار نیز غیر ممکن است چون هرگز نمی توان روند آتی بازار را به طور 100% تشخیص داد، لذا باید اصول معامله گری حرفه ای را بیاموزیم؛ اگر در معامله گری، حرفه ای شویم به همان اندازه که در این راه پیشرفت می کنیم، می توانیم با مانورهای معاملاتی، پیوسته بر سود خود بیافزائیم و راه ضرر و زیان را کاملا" بر روی خود ببندیم.

قبل از شروع مطالب، ذکر سه نکته را الزامی می دانیم :

1ــ نخست اینکه شاید در ابتدا، مطالب ارائه شده، آماتور جلوه کند اما به مرور مباحث تازه و جدی تری مطرح خواهند شد که جذاب و بسیار مفید خواهند بود پس توصیه می کنیم با حوصله و صبور باشید و عجله ای در مطالعه مطالب نداشته باشید.

2ــ دوم اینکه داشتن معاملات آنلاین (آنلاین تردینگ)، در موفقیت معامله گران بسیار تاثیر گذار خواهد بود. "آنلاین تردینگ" فرآیند و تحولی بسیار ارزشمند در تاریخ بورس تهران بود که افتخار آن تا ابد برای طراحان و مجریان آن به یادگار خواهد ماند. پس توصیه می کنیم کسانی که معاملات آنلاین ندارند برای دریافت آن از کارگزاری های خود اقدام کنند چون در ادامه برای موفقیت بیشتر، برای معاملات آنلاین نیز توضیحاتی ارائه شده است.

3ــ سوم اینکه برای سودآوری قابل توجه در بورس، یادگیری فنون معامله گری و صد البته پایبند بودن به آنها الزامی است.

1ــ شناخت کلی :
یک معامله گر، نخست باید بورس تهران و جو کلی بازار سرمایه را بشناسد.

2ــ شناخت سهم ها یا گروههای مستعد رشد :
به عنوان یک معامله گر باید تشخیص دهیم بازار کدام سهم ها یا گروه سهم ها را می تواند رشد دهد.

3ــ مشورت مدام با فعالین حرفه ای بازار :
باید به طور مرتب با فعالین حرفه ای بازار مشورت کنیم تا از نظرات و دیدگاههای آنها آگاه شویم.

4ــ مطالعه تحلیل های بنیادی و تکنیکی :
باید بطور مرتب و مداوم از دیدگاههای کارشناسی روز ِ تحلیل گران بنیادی و تکنیکی بازار آگاهی پیدا کنیم.

5ــ مطالعه دیدگاههای فعالین تجربی بازار :
باید در حد معمول از نظرات فعالین تجربی بازار در خصوص بازار و آینده آن آگاهی پیدا کنیم، چه بسا ممکن است اینان چیزهایی را ببینند که کمتر به چشم کارشناسان حرفه ای بازار می آید. این افراد را می توان در تالارهای کارگزاریها دید و یا نظراتشان را در تالارها و انجمن های بورسی و اتاقهای گفتگو و وبلاگ های بورسی مطالعه کرد.

6ــ شناخت نظرات غالب بازار :
باید بفهمیم غالب بازار بیشتر روی کدام سهم ها یا گروه ها توافق دارند.

7ــ داشتن نقدینگی :
وقتی که تشخیص دادیم کدام نمادها رشد خواهند کرد باید نقدینگی لازم برای خرید سهام را در اختیار داشته باشیم. در ادامه می خواهیم بدانیم آیا می شود همیشه نقدینگی داشته باشیم ؟ ــ جواب : بله شدنی است. اگر سهم هایی بخریم و در پرتفوی خود داشته باشیم که از قدرت نقد شوندگی بسیار بالایی برخوردار باشند چون همیشه می توانیم آنها را بفروشیم و از نقدینگی بدست آمده، پرپتانسیل ترین سهم ها را که فرصت خرید می دهند، بخریم؛ این هم خود نوعی حفظ نقدینگی است.
یعنی همیشه نیاز نیست پول نقد کنار بگذاریم و این مهمترین دلیلی است که کارشناسان همیشه توصیه به خرید سهام بنیادی و پر پتانسیل می کنند چون این سهم ها همچون پول نقد عمل می کنند. البته این راهکار یعنی کل پول نقد را تبدیل به سهام پر پتانسیل کردن، بهتر است فقط و فقط توسط افراد حرفه ای انجام شود و افراد مبتدی بهتر است همیشه در حساب خود به غیر از سهام پرتفو، 30 ــ 20 درصد از سرمایه را، نقد باشند.

8ــ حرکت مطابق روند :
باید بسته به شرایط بازار حرکت کنیم و از فرصت هایی که بازار در اختیار ما قرار می دهد استفاده کنیم نه اینکه بازار در مسیری حرکت کند و ما در مسیری دیگر باشیم. مثلا" فرض می کنیم سهامدار عمده ای مرتبا"، سهمی را به کف می آورد و خریداری می کند، باید سعی کنیم درصدی از این نوع سهمها را در قیمتهای کف، خریداری نمائیم.
یا زمانی که بازار مستعد رشد سهام مرتبط با بازارهای جهانی است باید معامله گر نیز با این روندها همگام و منطبق شود و همیشه همراستا با روندهای بازار حرکت کند.

9ــ پدیده صف :
غالبا" آنهایی که در صف می ایستند در واقع کسانی هستند که در محدوده های کف، موفق به خرید و در محدوده های اوج، موفق به فروش نمی شوند. «پدیده صف» را می توان اینگونه شرح داد : فرض کنیم شخصی در محدوده کف 180 تومان، صدرا خریده است و بعد از چند روز، صدرا در 230 تومان، دارای صف خرید 20 میلیونی است. آیا آن کسی که در 180 تومان صدرا خریده است، باز هم در قیمت 230 تومان، در صف خرید صدرا حضور دارد ؟ ــ جواب : غالبا" بعید است؛ چون این شخص یا تا کنون سهم صدرایش را کامل یا بخشی از آن را فروخته و منتظر فروش بقیه ی آن است و آنهایی که دائم در صف خرید یا فروش هستند اصولا" کسانی هستند که قادر نیستند در محدوده های کف و سقف، سهمی را خریداری نموده یا بفروش برسانند. معمولا" افراد حرفه ای کمتر در صفها حضور دارند.

10ــ قدرت تجسم و پیش بینی حداقل یک هفته ای :
این بسیار مهم خواهد بود که بتوانیم چرخش قیمتی کل گروه ها و سهم ها را برای حداقل یک هفته ی آینده یا 5 روز معاملاتی آتی در ذهن خود مجسم و پیش بینی کنیم و به قلم آوریم. وقتی می خواهیم به امر تجسم بپردازیم نباید علایق شخصی خود را دخیل کنیم. باید سعی کنیم در بازار کاملا" بی طرف باشیم تا بتوانیم سمت و سوها را بهتر تشخیص دهیم.
بعنوان مثال ممکن است نمادی صف خرید سنگینی داشته باشد و ما آن سهم را در پرتفوی خود نداشته باشیم، در اینجا نباید نسبت به کسانیکه آن سهم را دارند حسادت بورزیم؛ این حالات و رفتار، ممکن است ما را از واقعیات بازار منحرف کند. باید به امر تجسم و پیش بینی آینده پرداخت حتی اگر درست از آب در نیایند، این که پیش بینی ما به واقعیت بپیوندد یا غلط از آب در آید اصلا" مهم نیست مهم این است که ما یاد می گیریم با نگاه به آینده معامله کنیم و هر چه بیشتر در این خصوص تلاش نمائیم حرفه ای تر می شویم و ضریب خطایمان بسیار کاهش خواهد یافت.

11ــ خرید پلکانی :
اصولا" خرید پلکانی یعنی خرید در روند منفی و اینگونه خریدن، زمانی است که ما دقیقا" نمی دانیم کف قیمتی سهم در چه قیمتی قرار دارد. خرید پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از خرید ما افت قیمتی داشت باز فرصت برای خریدن آن سهم را خواهیم داشت چون نقدینگی لازم را برای این کار کنار گذاشته ا یم. ولی این اشکال را هم دارد که ممکن است پس از خریدن اندکی سهم در پله های اول، آن سهم شروع به رشد نماید و ما مقدار کمی از سهم را خریده باشیم و سود کمتری نصیب ما می گردد.
حال از شما سوال می کنیم آیا این حسن بر این اشکال نمی ارزد ؟ ــ به نظر ما می ارزد و به همین خاطر به معامله گران توصیه می کنیم از خرید پلکانی استفاده نمایند. تعداد پله های خرید محدودیتی ندارد و می توانید در 3 تا 4 تا 7 تا 10 پله و حتی بالاتر در طی یک روز یا چند روز خرید نمائید.
بسته به نقدینگی هر سهامدار، کسانی که نقدینگی بیشتری دارند می توانند در هر پله تعداد بیشتری سهم بخرند و آنها که نقدینگی کمتری دارند می توانند در هر پله تعداد کمتری سهم خریداری نمایند. فقط نکته اینجاست که در روند منفی اگر کسی بتواند در پله های آخر تعداد بیشتری نسبت به پله های اول خریداری نماید، با ارزش تر خواهد بود.

12ــ محاسبات دقیق حق کارگزاری :
اگر کسی بخواهد معاملات کوتاه مدت انجام دهد باید حتما" محاسبه گر دقیقی باشد و بداند مبلغی که کارگزاران بابت خرید و فروش کسر می کنند قابل توجه است ! در کل همه معامله گران بایستی این مبالغ را در محاسباتشان لحاظ کنند چون مقدار آن بالا و قابل توجه است و امیدواریم هر چه زودتر سازمان بورس برای کاهش آن اقداماتی عملی انجام دهد.

13ــ فروش پلکانی :
وقتی سهمی را در کف های قیمتی می خریم اما در اوج نمی توانیم بفروشیم و خیلی زود همه ی آن سهم را می فروشیم و سپس شاهد رشد آن سهم هستیم که از دست داده ایم و حسرت می خوریم، این نشان می دهد که دایره دید ما به هر دلیل محدود است و چشمان معامله گری خود را باز نمی کنیم (یعنی اصل 10 معامله گری را مراعات نکرده ایم) و آینده را نمی بینیم و روزهای آتی را تجسم نمی کنیم.
البته این اشکال همه گیر است و چون تشخیص دقیق اوج قیمتی سهم ها تقریبا" ناممکن است برای رفع این مشکل باید طرق دیگری را بیابیم که آن توسل به «فروش پلکانی» است. فروش پلکانی به فروش سهم در چندین مرحله گفته می شود. تعداد مراحل فروش، بستگی به سلیقه معامله گر دارد و محدودیتی ندارد و می تواند 3 تا 4 مرحله، حتی 10 مرحله یا بیشتر باشد.

چه زمانی به فروش پلکانی متوسل شویم ؟

پاسخ : وقتی از اوج قیمت سهمی اطمینان نداریم می توانیم به فروش پلکانی متوسل شویم. بسته به میزان تشکیکی که از اوج قیمتی سهم نزد معامله گر ایجاد می شود می تواند بخشی از سهام خود را در روزهای مثبت و محدوده اوج بفروش برساند و مابقی سهام خود را برای فروش در دقایق آینده یا ساعات آینده یا روزهای آینده بصورت پلکانی، نگه دارد و این را می تواند در فرصتهای بعد تکرار کند تا همه سهام خود را به فروش برساند. فروش پلکانی این حسن را دارد تا اگر سهمی پس از چند پله فروش، افت قیمتی مناسبی داشت در صورت تمایل حتی می توان نسبت به خرید مجدد آن اقدام نمود.

14ــ حباب شکنی آری، نوسانگیری نه :
سهم ها در هر زمان یک محدوده قیمتی تعادلی برای خود دارند، ما به همه سهامداران توصیه می کنیم سهامداری کنند و سهام های پرپتانسیل و بنیادی و دارای چشم انداز مثبت را در قیمتهای تعادلی یا کمتر از قیمت تعادلی و بصورت پلکانی خریداری نمایند. چنین سهم هایی هر اندازه بیشتر افت قیمت داشتند ارزش بیشتری برای خریداری پیدا می کنند. چنین سهمهایی وقتی شروع به رشد می نمایند محدوده اوجی خواهند داشت و بیشتر از آن را «حباب قیمتی» می نامند. یک سهامدار با استراتژی، وقتی سهام پرتفویش به محدوده حباب می رسد برای سلامت بازار و برای شکستن آن حباب، شروع به عرضه و فروش آن سهم می نماید.
خرید در کف های قیمتی و فروش در محدوده های اوج و مرز حبابی، می تواند علاوه بر سودآوری برای سهامدار، باعث سلامت بازار نیز گردد و ما تصمیم گرفتیم نام این کار را «حباب شکنی» بگذاریم و همانطور که قبلا" نیز گفتیم پیشنهاد می کنیم واژه «حباب شکنی» بجای واژه «نوسانگیری» در ادبیات بورس ایران وارد شود.
واژه نوسانگیری تداعی کننده معانی بی مسمایی چون «سفته بازی» است که هرگز انرژی مثبت به سهامدار القاء نمی کند اما از واژه «حباب شکنی» انرژی مثبت ساطع می شود چرا که این کار حرکتی است که به سلامت بازار منجر خواهد شد. به همین خاطر مدتی است که ما بجای واژه «نوسانگیری»، از واژه «حباب شکنی» استفاده می کنیم. (ما تا کنون کلمه ای بهتر از حباب شکنی برای نوسانگیری پیدا نکردیم اگر کسی بتوانند واژه زیباتری ارائه نماید جایزه مناسبی هم از ما دریافت خواهد کرد.)

15ــ قدرت مانیتورینگ :
آنلاین بودن در کل ساعات معاملاتی و داشتن قدرت مانیتورینگ بالاتر، به طوریکه بتوانید مدام کل نمادها را در دایره نگاه تیزبین خود داشته باشید، می تواند فرصتهای متنوعی برای خرید در قیمتهای پائین تر و یا فروش در قیمتهای حداکثری به شما بدهد و در موفقیت شما تاثیر بسزایی خواهد داشت. «آنلاین تردینگ» توانسته است قدرت مانیتورینگ معامله گران را بسیار افزایش دهد. باز توصیه می کنیم همه کاربران با آنلاین تردینگ و بدون واسطه کارگزار، معامله کنند.

16ــ آرامش معامله گر :
یک معامله گر حرفه ای به همان اندازه که آرامش دارد می تواند معاملات موفق تری داشته باشد. موفقیت در معامله گری با آرامش رابطه ای مستقیم دارد. هیجانات باعث کاهش ضریب موفقیت یک معامله گر می شود.

17 ــ هماهنگی با شرایط :
معامله گری در هر شرایطی بستگی به شرایط روز دارد. با توجه به بعضی روزهای بشدت منفی در بورس تهران، به نظر می رسد چنین افت و خیزهایی در بورس یک جامعه عاطفی و احساسی، اجتناب ناپذیر است. به همین خاطر باید نقدینگی خود را تقسیم کرد و بخشی از نقدینگی خود را برای چنین روزهایی کنار گذاشت تا بتوان برترین سهم ها را در چنین روزهایی در کف های قیمتی خریداری کرد.

18ــ تعیین استراتژی در بورس :
شاید بتوان گفت مهمترین مسئله برای یک معامله گر، تعیین استراتژی در بورس است. هیچ کاری بدون استراتژی قوی، ممکن نخواهد بود. شاید شما قویترین استراتژی ها را در بورس داشته باشید و شاید هم از استراتژی ضعیفی برخوردار باشید و شاید هم اصلا" تا کنون به این موضوع فکر نکرده اید. در هر صورت ما استراتژی مناسبی را به شما معرفی می کنیم که اگر مورد پسند شما قرار گرفت می توانید آنرا در بورس اجرایی نمائید. البته امیدواریم استراتژی شخصی شما در بورس تاکنون از برترین ها بوده باشد.

اما آن استراتژی که ما به شما پیشنهاد می کنیم اینست : با هر مبلغ سرمایه (1 یا 5 یا 20 یا 50 یا 100 یا ... میلیون تومان) که به بورس آمده و سرمایه گذاری می کنید بهتر است استراتژی 5 تا 10 ساله داشته باشید و در این مدت بر روی حداقل 5 شرکت برتر از 5 صنعت برتر تا از هر صنعت 1 شرکت برتر و یا به هر تعداد شرکت برتر، بنیادی و پرپتانسیل که تمایل دارید سرمایه گذاری کنید و هر سودی که در این راه کسب می کنید آنرا مجددا" و صرفا" صرف خرید سهام تا پایان دوره 5 تا 10 ساله نمائید.

به نظر ما استراتژی 5 تا 10 ساله برترین استراتژی ممکن برای سهامداران خرد خواهد بود. در این استراتژی بایستی در یک برنامه 5 تا 10 ساله به سهام خود از شرکتهای مختلف بیفزائید. سود مجمع، افزایش سرمایه، سود حاصل از خرید و فروش ها در مدت مذکور را باید صرفا" صرف خرید سهام نمائید تا پس از مثلا" 5 یا 7 یا 10 سال دیگر، تعداد سهام بسیار قابل توجهی از شرکت های مختلف اما پرپتانسیل که سود مناسبی هم در مجمع تقسیم می نمایند، داشته باشید و بدین طریق برای آینده خود و خانواده تان سرمایه گذاری بسیار ارزشمندی کرده باشید. سرمایه گذاری که می تواند در دوران بازنشستگی، فوق العاده به شما یاری رساند.

به طور مثال انتظار و البته آرزو داریم، مثلا" کسی که با 10 میلیون تومان سرمایه به بورس آمده، بتواند پس از 5 سال، حداقل از 5 شرکت (بطور مثال بانک پارسیان، سایپا، سرمایه گذاری غدیر، خدمات انفورماتیک، فولاد مبارکه) از هر شرکت حداقل 200 هزار سهم داشته باشد و آنوقت از سود سالیانه این شرکتها در امرار معاش زندگی خود بهره برداری نماید.

البته اگر شما بتوانید از 10 میلیون تومان سرمایه اولیه، یا حتی یک میلیون تومان سرمایه اولیه، پرتفویی بسازید که پس از ده سال از 100 شرکت برتر و از هر کدام 500 هزار سهم داشته باشید که البته رویایی به نظر می رسد ! مطمئنا" آنوقت خوشحالی ما صد چندان خواهد شد؛ این بستگی به هنر و تلاش و پشتکار شما خواهد داشت که تا چه اندازه موفق باشید.

البته شما سهامداران با هر روش و سلیقه ای که معامله می کنید قابل احترام و ارزشمند است و می توانید همان را ادامه دهید؛ در عین حال می توانید به استراتژی پیشنهادی ما هم فکر کنید چون روشی کاملا" امتحان شده و بهینه است؛ شاید شما هم روزی بخشی یا همه سرمایه ای که در بورس دارید به این روش اختصاص دادید.

19ــ ایده های نو و تازه :
بورس تهران نسبت به گذشته ها بسیار تغییر کرده و برای موفقیت در معاملات، یک معامله گر حرفه ای بایستی مدام بدنبال ایده های نو و تازه باشد.

20ــ خرید و فروش های منظم :
وقتی اصول و منطق بورس به ما بگوید بخریم و یا بفروشیم باید این کار را انجام دهیم و اگر نوسانات بیشتر یا کمتر از انتظارات ما بود اهمیتی ندارد. آن ماهیگیری که تور خود را به دریا می اندازد هر ماهی و هر اندازه از ماهی؛ کوچک یا بزرگ ممکن است در تور ماهیگیر بیافتند. یعنی اینکه یک معامله گر حرفه ای نباید صرفا" منتظر صیدهای خیلی بزرگ باشد؛ هر معامله ای که سودآور باشد ارزشمند است و مقدار سود چه میزان باشد خیلی اهمیت ندارد.

21ــ فراموش کردن سریع فرصتهای از دست رفته :
هرگز نباید به فرصتهای از دست رفته فکر کرد چون همیشه فرصت های خرید دیگری وجود دارند. اگر از فرصت خریدی جا ماندیم باید بدانیم همیشه فرصت خرید دیگری هست و باید به دیگر فرصتها بیاندیشیم. ولی اگر بخواهیم به فرصتهای از دست رفته فکر کنیم و حسرت بخوریم مطمئنا" فرصتهای خرید بعدی را نیز یکی پس از دیگری از دست خواهیم داد. در بورس باید همیشه به جلو نگاه کنیم و عقبگرد و نگاه به عقب باعث می شود فرصت ها و تهدیدهای پیش رو را نبینیم.

22 ــ افزایش قدرت مانیتورینگ با آنلاین تردینگ :
قبلا" گفتیم افزایش قدرت مانیتوریگ بازار، برای یک معامله گر حرفه ای بسیار حائز اهمیت است و حال با آنلاین تردینگ می توان بهتر به این مهم نائل گشت و قدرت مانیتوریگ خود را طی ساعات معاملاتی افزایش داد و کل بازار را به خوبی هر چه تمامتر زیر نظر داشت. برای این کار شما می توانید در قسمت «لیست» آنلاین تردینگ، حداقل چهار لیست به شرح ذیل ایجاد نمائید :

1) سبد سهام : می توانید لیستی تحت عنوان سبد سهام ایجاد نمائید و تمامی سهامی که در پرتفوی خود دارید در این لیست جای دهید.

2) کاندید خرید روز : سهامی که برای خرید در اولین فرصت و یا فردای معاملاتی مورد نظر است تا اگر اوضاع مساعد بود برای خرید آنها اقدام نمائید در این لیست جای دهید.

3) کاندید خرید کلی : سهامی که مورد نظر شماست تا در آینده در صورت شرایط مساعد، خریداری نمائید در این لیست قرار دهید.

4) کاندید صنعت : از هر صنعت یک یا چند سهم برتر را در این لیست جای دهید تا در ساعات معاملاتی هر بار با یک نگاه با این لیست، تا هم از وضعیت لحظه ای آن صنعت و سهم ها در تابلو مطلع شوید و یا اگر سهمی از این لیست، شرایط مورد نظر شما برای خرید یا فروش را پیدا کرد بتوانید به سرعت اقدام نمائید.

توجه کنید لیستهای 1 و 2 و 3 باید هر روز مورد بازبینی قرار گیرند تا اگر نیاز به اصلاح و جابجایی داشته باشند تغییرات لازم در آنها انجام شود و لیست 4 نیز نیاز است هر از چند گاهی مورد بازبینی واقع شود تا در صورت تشخیص خودتان، سهامی به آن اضافه یا از این لیست حذف گردند. البته هر معامله گری بسته به سلیقه خود می تواند لیستهای دیگری نیز ایجاد نماید.

23ــ تعقیب آنلاین خبرها :
خبرها بر بورس تهران اثری قاطع دارند. خبرها باعث رشد یا نزول نمادها می شوند. البته این نتیجه را هم می توان گرفت که همواره کسانی بطور هدفمند با خبرهایی که منتشر می کنند بر روند سهمها تاثیر می گذارند. همه معامله گران کم و بیش خبرهای موثر بر بورس تهران را تعقیب می کنند اما مهمتر این است که یک معامله گر حرفه ای از لحظه ثبت سفارشات تا لحظه پایان ساعات معاملاتی یعنی 30 : 8 صبح لغایت 00 : 12 ظهر باید حتما" خبرها را آنلاین دنبال کند.
چشم دوختن ِ صرف به قیمت نمادها در لحظه ی معاملات، لازم اما کافی نیست. علاوه بر همه تحلیل ها و خبرهایی که در غیر ساعات معاملاتی کسب می کنیم باید در ساعات معاملات نیز یک یا چند خبرگزاری را که بصورت آنلاین اخبار متفاوت اقتصادی ــ بورسی ــ سیاسی و ... منتشر می کنند دنبال کنیم تا سریعا" بتوان از اخبار موثر بر بورس و سهمها اطلاع کسب نمود.
اینکه کدامیک از خبرگزاری ها را جهت کسب خبر انتخاب کنیم بسته به تمایل و سلیقه شخصی معامله گران دارد. به هر حال معامله گران حرفه ای با تعقیب آنلاین اخبار، سعی می کنند در معاملات بازار، پیشرو باشند تا کمتر اسیر صفهای خرید و فروش گردند.

25ــ داشتن دیدگاه ساده :
داشتن دیدگاهی ساده در بورس ارجح است. نیاز نیست در بورس خیلی پیچیده فکر کنیم و محاسبات بسیار پیچیده داشته باشیم. عواملی که بر بورس اثر می گذارند بسیار ساده هستند. هر معامله گری بایگانی انبوهی از اطلاعات را در ذهن خود دارد و سعی می کند هر اتفاق جدید را با داشته های ذهنی خود مطابقت دهد و سپس نتیجه گیری نماید اما باید بدانیم اتفاقات بیرونی هیچ توجهی به بایگانی ذهن ما ندارند و مسیر خود را طی می کنند پس شایسته است آنچه را می بینیم به سادگی هر چه تمامتر بپذیریم و موضوعات را پیچیده نکنیم.

به عنوان مثال : کروی در تاریخ 23/01/90 قیمتش به 4899 ریال رسید که اگر معامله گری به سادگی، نزول قیمتهای جهانی فلز روی را می پذیرفت نسبت به فروش کروی اقدام می کرد اما پیچیده کردن موضوع با محاسباتی مثلا" اینگونه نجوا کردن سهامدار با خود : ــ مگر می شود قیمتهای جهانی ریزش کند !؟ ــ اگر قیمت جهانی فلز روی قرار است بریزد پس چرا کروی این همه صف خرید و متقاضی دارد !؟ ــ نکند سهم به 700 تومان برسد و من جا بمانم !؟ ــ کروی اگر خوب نبود پس چرا فلان حقوقی آن را می خرد !؟ ــ حالا منتظر بمانم تا ببینم بعدا" چه می شود !!! و  از این دست محاسبات و نجواهای با خود هستند که باعث پیچیده تر شدن یک موضوع بسیار ساده می شوند و اینجاست که توصیه می شود یک معامله گر حرفه ای باید بسادگی و براحتی هر چه تمامتر واقعیتها را بپذیرد.

26 ــ پرهیز از ریسک مضاعف:
فعالیت در بورس به خودی خود ریسک فراوانی دارد و ریسک بورس ذاتا" بالاست و به همین خاطر است که افراد جامعه کمتر تمایل دارند در چنین بازار پر ریسکی فعالیت کنند پس نباید در این حرفه ی پر ریسک، ریسک مضاعف تری به خود تحمیل کنیم.

آن شخص نجاری که در محیط کار خود با انواع اره و تیشه و اجسام برنده کار می کند، شغلی پر ریسک دارد یا فعالین در صنعت برق شغلی پر ریسک دارند، در صنعت برق گفته می شود : «اولین اشتباه، آخرین اشتباه است !» اگر روزی به بیمارستان سوانح ــ سوختگی مراجعه کنید افراد بسیاری را خواهید دید که به طرز وحشتناکی دچار سوختگی از ناحیه برق گرفتگی شده اند که اشتباه آنها تنها دست زدن نابجا به یک کلید یا سیم برق بوده است !

اگر آن نجار و آن کسی که در صنعت برق کار می کند و ما و شما که در بازار بورس و معامله گری فعالیت می کنیم، اصول و قوانین نجاری و برق و بازار بورس را بیاموزیم و بدان پایبند باشیم و ریسک مضاعفی را بر خود تحمیل نکنیم می توانیم به موفقیت برسیم.

چه بسا در بورس هم ممکن است «اولین اشتباه آخرین اشتباه !» باشد، پس به جد توصیه می کنیم در بورس به اصول معامله گری حرفه ای پایبند باشید. دانستن اصول کافی نیست باید اصول معامله گری حرفه ای را مراعات کنید. در بورس هرگز با تصمیم های نابجا و خلق الساعه، ریسک مضاعفی را بر خود تحمیل نکنید.

27ــ چه زمانی می توانیم سهمی یا سهامی را با ضرر بفروشیم ؟
به عبارتی دیگر آیا می توان سهمی را با ضرر فروخت ؟ ــ پاسخ : اگر در سهمی یا سهامی در ضرر هستیم و مطمئن گردیم قیمت آن سهم یا سهام رشد نخواهد کرد و اگر بتوانیم آن سهم یا سهام را بفروشیم و سهم یا سهامی جایگزین نمائیم که رشد نمایند و سود برسانند باید اینکار را بکنیم و این جابجایی را انجام دهیم. البته باز برای کاهش ریسک می توان اینگونه جابجایی ها را بصورت پلکانی انجام داد.

28ــ فردا چی بخرم و چی بفروشم ؟ :
انسان بسیار فراموش کار است و چه بسا برخی ضرر و زیانهایی که در بورس به معامله گران وارد می شود از همین ناحیه است و برای فائق آمدن بر این مشکل، یک معامله گر باید هر روز پس از پایان ساعات معاملاتی از خود سوال کند که فردا چه سهمی را باید بخرم و چه سهمی را باید بفروشم ؟ ــ وقتی از خود سوال می کنیم فردا چه سهمی را بخرم ؟ ناخودآگاه ذهن را به زیر نظر گرفتن همه ی سهام بازار وادار می کنیم و وقتی هم که از خود می پرسیم کدام سهم را بفروشم ؟ ذهن سریعا" مجبور است سهام پرتفو را مرور کند و بدین وسیله هر روز کل بازار سهام زیر نظر معامله گر در می آید.

29ــ استفاده از نکات ضعف بازار :
یک معامله گر حرفه ای نکات ضعف بازار از جمله تصورات غلط یا روحیات هیجانی بازار را می شناسد و اسیر آنها نمی شود.

30ــ محو پادوکس های متضاد :
یک معامله گر حرفه ای تضاد ایده ندارد. یک معامله گر حرفه ای بایستی پارادوکس های متضاد را نزد خود کاملا" از میان برداشته یا به حداقل برساند. از جمله پارادوکس های متضاد «ترس» است. ترسیدن در معامله گری معنا و مفهوم ندارد و یک معامله گر حرفه ای هرگز نمی ترسد. «ترس و بورس» یک پارادکس متضاد است. یا مثلا" اگر کسی «معاملات کوتاه مدت» را یک کار غیر اخلاقی بداند این فرد هرگز نمی تواند دست به معاملات بسیار موفق در کوتاه مدت بزند.

31ــ توسل به تحلیل های کوتاه :
یک معامله گر حرفه ای مدام به تحلیل های کوتاه و خلاصه متوسل می شود. بایستی تحلیل های کوتاه بدست آورد و سهم ها را سریعا" حلاجی کند. تجزیه و تحلیل ها، برای معامله گران حرفه ای باید خیلی کوتاه باشد. یک معامله گر حرفه ای نمی تواند و فرصت آن را نخواهد داشت که مدام تحلیل های بلند بنیادی و تکنیکال را مطالعه کند و نمی تواند وقتش را صرف تحلیل های طولانی کند. ضمنا" با مولفه هایی که در طولانی مدت بر سهم ها و بازار اثر می گذارند نمی توان در کوتاه مدت دست به معاملات موفق زد.

32ــ یافتن پاسخ برای هر ابهامی :
باید برای همه ابهامات خود در بورس پاسخی منطقی پیدا کنیم؛ بعضی وقت ها ممکن است کمی گیج شویم و ندانیم چه باید کرد و مثلا" بازار بشدت افت می کند و معلوم نیست بالا خواهد رفت یا نه ؟ و احتمال پایین آمدنش هم وجود دارد، باید بدانیم در این مواقع چه کار باید کرد ؟
متاسفانه شاهد آن هستیم که در روزهایی که بازار بشدت افت می کند اکثر سهامداران می ترسند و سهام خود را به فروش می رسانند و این کاری حرفه ای نیست. یک معامله گر حرفه ای می داند هر سهمی بیشتر افت می کند انرژی و پتانسیل بیشتری برای صعود پیدا می کند و در واقع انرژی مثبت در بورس منفی احیا می شود. اگر بورس منفی نشود پس کی باید بخریم ؟ خلاصه اینکه اگر یک معامله حرفه ای باشیم از افت بورس به اندازه صعود آن استقبال خواهیم کرد.

33ــ شناسایی نقش خود در بازار :
هر معامله گری باید نقش خود را در بازار سرمایه بشناسد و باید ببیند رهبر است یا رهرو ؟ ــ برخی حقوقی ها و برخی حقیقی ها با مشارکت و ائتلاف با حقوقی ها نقش رهبر را در بازار بورس بازی می کنند ولی خیلی از حقوقی ها و غالب حقیقی ها نقش رهرو را در بازار بر عهده دارند.

بازیگرانی که نقش رهبر را دارند این توان را دارند که روند بازار را بصورت واقعی یا کاذب شکل دهند ولی معامله گرانی که نقش رهرو را دارند اصولا" دنباله رو روندهایی هستند که رهبران بازار ترسیم می کنند.

رهبران بازار که همان کارتل های بزرگ اقتصادی هستند این قدرت را دارند تا ناب ترین تحلیلها را دور زده و روند بازار را شکل دهند البته وقتی روندها غیر منطقی شکل می گیرند موقتی بوده و بازار این پتانسیل را دارد تا به مدار اصلی برگردد و در نهایت بازار به همان جایی بر می گردد که منطق بازار و تحلیل حکم می کند.

مثلا" در تاریخ 03/02/90 قیمت بتراس 1936 تومان و در تاریخ 01/03/90 قیمت آن به 2860 صعود کرد. در اینجا می توان قدرت رهبران بازار را به عیان ملاحظه کرد، همانهایی که قیمت سهم را علیرغم پتانسیل بنیادی ولی خارج از منطق و عرف و فارغ از ریسکهای سیستماتیک بازار رشد دادند اما با ریسک اعلام تحریم شرکت ایران ترانسفو از سوی اتحادیه اروپا بود که به یکباره بترانس تبدیل به صف فروش شد، پس کسی که در اوج 2860 تومان مبادرت به خرید بترانس کرد نمی توان خریدش را چندان موفق ارزیابی کرد.

33ــ زمانی برای تماشای بازار :
حتما" شنیده اید که بعضا" باید تماشاگر بود و معامله ای انجام نداد. بعضی وقتها هر گونه خرید و فروشی ریسک بالایی خواهد داشت و بهترین کار تماشای بازار است. در این شرایط اگر بازار به سمت مثبت برگشت نماید می توان از خریدهای قبلی خود سود برد و اگر بازار باز به سمت منفی تر شدن میل کرد و افت بیشتری داشت، آن زمان می توان خریدهای ارزنده تری در قیمتهای نازلتر انجام داد.

34ــ شناسایی ترفندهای بازار :
شناسایی تمامی ترفندهای بازار که غالبا" توسط حقوقی ها تدارک دیده می شوند غیر ممکن است چون دامنه آن بسیار وسیع و گسترده و البته مبهم و در لفافه است و شناخت آنها نیازمند تسلط بر بازار و حس کنجکاوی و پلیسی سهامداران است. هر چند در بورس نبایستی بیش از حد، از حس پلیسی استفاده کرد چون همگام بودن با روندها سودآوری بیشتری برای معامله گران خواهد داشت.

35ــ استفاده از تصاعد برای افزایش سرمایه در بورس :
اگر فرض کنیم شخصی با 10 میلیون تومان سرمایه، وارد بورس شده است و مثلا" توانسته است سرمایه خود طی 3 ماه به 11 میلیون تومان برساند، این فرد باید بتواند با 11 میلیون تومان فعلی، در سه ماه بعد، بیش از یک میلیون تومان، سرمایه خود را افزایش دهد. معامله گران باید تلاش کنند سرمایه های خود را در بورس بصورت تصاعدی افزایش دهند. همانطور که مشاهده می کنیم فعالیت در بورس یک کار کاملا" حرفه ای بوده و نیازمند استراتژی و برنامه ای مدون است.

منبع: سهمیران
  • عرفان نحریر

دانشکده اموزش بورس و ارز- در این مقاله به بررسی 16 نکته درباره  خرید و فروش سهام خواهیم پرداخت ، برای سرمایه گذاری در بازار سهام و بورس باید نکته های زیادی را رعایت کنیم تا دچار ضرر و زیان نگردیم موارد زیر از جمله آنها هستند توجه به نکات ذیل می تواند برای ما مفید بوده ، و ما را در رسیدن به اهداف مان یاری نماید :

 

1- انتخاب صنعت برتر : در میان صنایع مختلف ، صنعتی را انتخاب کنیم که چشم انداز روشنی دارند . یعنی : اولا در آینده بیشتر به آنها نیاز است . دوما کمتر قابل تکثیرند . سوما قابل واردات نیستند و کشورهائی که از نظر صنعت جلوتر از ما هستند بیشتر و ارزانتر و بهتر تولید نمی کنند .در واقع اگر قرار باشد مسئله عضویت در WTO مطرح شود ما در آن صنایع مزیت داریم . ( فرضا در مقابل صنعت ساختمان ، خودرو ، معدن ، قند و شکر ، سیمان ، ریسندگی و بافندگی ، کاغذ ، چرم ، فلزات اساسی، معدنی غیر فلزی ، رایانه ، داروئی ، مواد غذایی ، شیمیائی ، نفتی ، تجهیزات ، شوینده ، و غیره بعضی نیاز به مصرف آنها کاهش می یابد ، بعضی ها قابل تکثیرند ، بعضی ها را دیگران بهتر و ارزانتر از ما تولید می کنند و در بعضی ما مزیت داریم ) .

2- از میان صنایع برتر سبد سهام انتخاب می کنیم : سعی می کنیم در میان انواع صنعت 4 تا 5 صنعت برتر را انتخاب کنیم و در هر کدام با خرید یک سهم 20 تا 25 درصد سرمایه مان را سرمایه گذاری نمائیم تا ریسک سرمایه گذاری را پائین بیاوریم . ( فی المثال در معدن یک سهم ، در ساختمان یک سهم ، در رایانه یک سهم ، در پتروشیمی یک سهم ، و در داروئی یک سهم انتخاب می کنیم که اگر بهر دلیلی آن سهم دچار زیان شد یا نماد آن سهم در بورس بسته شد یا دچار صف فروش گشت و ما به نقدینگی نیازمند شدیم دچار مشکل نگردیم و اما چرا متوسط چهار تا پنج سهم برای اینکه اگر سرمایه را زیاد خرد و پراکنده کردیم مدیریت کمتری اعمال می گردد و جمع کردن سرمایه مشکل می شود.

3- انتخاب شرکت برتر در میان یک صنعت: پس از گزینش چهار یا پنج ردیف صنعت برتر در داخل صنعت به سراغ شرکتی می رویم که میانگین بازدهی آن از بقیه بیشتر است و موارد ذیل را در نظر می گیریم :

4- میزان نقد شوندگی سهم : سهمی را انتخاب می کنیم که میزان معاملات آن در روز زیاد است ، زیاد می خرند و زیاد می فروشند ، حجم معاملات شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار ،تعداد فروشنده ، سوابق باز بودن نماد سهم ....... اگر سهمی انتخاب کردیم که نقد شوندگی آن خوب نبود موقع فروش سهم دچار مشکل می گردیم .بعضا هم ممکن است شش ماه نماد آن بسته باشد . نقد شوندگی سهم مثل رتبه کنکور است در بورس ما معمولا رتبه یک تا 50 خوب و 50 تا 100 قابل قبول است و بالاتر از 100 ضعیف . لازم به یاد آوری است که رتبه نقد شوندگی سهام ثابت نیست و در یک دوره سه تا شش ماهه ممکن است تغییر کند بنابر این نیاز است مرتب اطلاعات مان را به روز نگه داریم .

5- میزان سهام شناور آزاد سهم : میزان سهامی است که دست سهامداران خرد یا بقولی دست مردم است . سهمی را انتخاب می کنیم که میزان سهام شناور آزاد آن بالای ده پانزده درصد باشد البته سهامی هم که میزان شناور آزاد سهم صد در صد باشد خیلی خوب نیست و خوب است که سهم دو سه سهامدار عمده داشته باشد سهم بدون سهامدار عمده مثل لیسانسه بدون پارتی در جامعه ماست . بدون حمایت می ماند و در گرفتن قرارداد ها هم خیلی موفق نیست .

6- P/E سهم : یعنی نسبت سود پیش بینی شده سالانه به قیمت روز سهم . مثلا اگر قیمت سهمی امروز 100 تومان است و سود پیش بینی شده سالانه سهم 25 تومان است، 100 تقسیم بر 25 می شود 4 می گوئیم P/E این سهم 4 است . P/E در هر صنعتی با صنعت دیگر متفاوت است P/E سهام داخل یک صنعت را با هم مقایسه می کنیم اگر همه فاکتورهای چند سهم درون یک صنعت با هم برابر بود سهمی را انتخاب می کنیم که P/E پائین تری دارد . ( P/E به ما می گوید که جو بازار از یک سهم بخصوص چه انتظاری دارد. میزان بالای این شاخص می تواند نشان دهنده این واقعیت باشد که سهامداران به آینده سهم خوش بینند و باور دارند که پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت ، ضمن اینکه ریسک سهم نیز زیاد است . و P/E پائین نشان دهنده این است که این سهم رشد خود را کرده است ، یا سهامداران به آینده سهم خیلی اعتقاد ندارند ، ضمن اینکه ریسک این سهم زیاد نیست .

c1

7- میزان پرداخت سود نقدی سهم : هر شرکتی که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتری داشته باشد بهتر است . سعی کنید سهامی را انتخاب نمائید که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتر از 80% دارند . البته ممکن است سهمی برای فریب سهامداران پیشنهاد 100% تقسیم سود نقدی را مطرح نماید ولی در مجمع به وعده های خود عمل ننماید باید به عملکرد گذشته سهم نیز در انجام وعده های خود توجه نمائید.

8- سرمایه شرکت : با توجه به شکل و موقعیت خاص بورس در کشور ما و دامنه نوسان 2% و حجم مبنا سهام هائی که سرمایه کمتری دارند برای انتخاب مناسب ترند ضمن اینکه ریسک آنها بیشتر است .

9- برنامه طرح و توسعه شرکت: آیا شرکت طرحی برای توسعه دارد یا خیر ؟ مسلما انتخاب شرکتی که برنامه توسعه و افزایش تولید و تنوع در تولید دارد به جای شرکتی که پروژه جدید و طرحی برای آینده ندارد بهترتر است. مخصوصا سرمایه گذاری که تصمیم به استمرار و ادامه سرمایه گذاری دارد حتما باید به این مطلب توجه کند.

10- ریسک سهم : ریسک به معنای دلهره و ترس سهامدار از زیان در سهم است . معمولا بعضی از شرکتها بدلیل عملکرد مدیریتی خوب سوابق درخشانی برای خود بوجود آورده اند ، این شرکتها در قیمت سهم ، در EPS یا پیش بینی سود سهم ، در طرح های توسعه و افزایش سرمایه سهم ، و در تعدیل مثبت و یا منفی سهم صادقانه عمل نموده ، و عملکرد آنها بمنظور دستکاری در قیمت سهم نیست و تمام تلاش خود را بکار می گیرند تا سهامداران دچار ضرر و زیان نگردند و اگر سوابق ده سال قبل آنها را مرور کنی رشد تدریجی بدون نوسان های شدید مثبت و منفی را می بینی . و بلعکس بعضی شرکتها که تعداد آنها در بورس ما کم هم نیست دستکاری در قیمت ، اعلام EPS های غیر واقعی ، تعدیل مثبت یا منفی های غیر واقعی به منظور متضرر ساختن سهامداران خرد و جمع کردن سهم و یا بالعکس فروش سهم و فرار از سهم است . بنابر این در میان سهام های یک صنعت سهمی را انتخاب می کنیم که ریسک آن کم باشد .

11- جوان بودن شرکت : صنایع و شرکتها نیز همانند انسان مراحلی را طی می کنند این مراحل شامل تولد ، رشد ، بلوغ ، و کهنسالی است در میان یک صنعت نیز فرضا پتروشیمی را مثال بزنیم : سهم A با سرمایه کم و تاسیسات آن تازه نصب و راه اندازی شده فاز یک آن شروع بکار کرده و سود آن نیز زیاد نیست ( P/E 10 )، سهم B فاز دو و سه آن نیز تکمیل شده سرمایه آن چند برابر اولی است ولی هنوز فاز چهار و پنج طرح و توسعه را دارد ( P/E 9 ) سهم C طرح های آن تکمیل شده ولی از عمر تاسیسات آن بیش از 15 سال نگذشته و نیروی انسانی آن نیز در وضعیت میانسالی هستند ( P/E 8 ) سهم D در مرحله کهنسالی است کارخانه کار می کند ، جائی برای طرح و توسعه ندارد ، سرمایه آن بسیار زیاد و تاسیسات آن نیز فرسوده شده است و نیروی انسانی آن نیز اکثریت در مرز بازنشستگی است ( P/E 7 ) . طبیعی است که الویت در انتخاب و خرید سهم بترتیب A ، B و در نهایت C است .

12- میزان رشد سود پیش بینی شده سهم: شرکت هائی که EPS واقع بینانه اعلام می کنند و در طول سال بدلیل عملکرد مطلوب مرتب سود پیش بینی شده خود را تعدیل مثبت می دهند و بالا می برند برای سرمایه گذاری مناسب ترند این موضوع را باید از سوابق شرکت ها فهمید .

13- گزارش دوره ای سهم : شرکت ها موظف به ارائه گزارش بموقع عملکرد خود در دوره های سه ماهه ، شش ماهه ، نه ماهه ،و سالیانه هستند . سهمی را انتخاب می کنیم که در گزارش خود پیش بینی سود خود را پر کرده باشد . فی المثال در گزارش دوره سه ماهه 25% ، شش ماهه 50% ، و در گزارش 9 ماهه 75% سود پیش بینی شده خود را پر کرده باشد .

14- کف قیمتی : هر سهمی را که مورد توجه قرار دهید یک سقف قیمتی دارد ( حد اکثر قیمت سهم )و یک کف قیمتی ( حداقل قیمت سهم ) مثلا در حال حاضر کف هپکو ... و سقف آن .... است و قیمت سهم در این محدوده در نوسان است ، یا سایپا آذین کف آن .... و سقف آن ..... است . برای وارد شدن به یک سهم حتما زمانی وارد سهم می شویم که در وضعیت کف قیمتی است . و این کف و سقف متناسب با زمان و وضعیت سهم و گزارش آن متغیر است و با تجربه بدست می آید .

15- اخبار سیاسی اقتصادی : همواره به اخبار سیاسی اقتصادی داخلی و خارجی توجه داشته باشید. ممکن است گوش دادن به اخبار یا مطالعه روزنامه های اقتصادی وقت شما را بگیرد اما کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید در برخی موارد روند بازار را پیش بینی کنید و همینطور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهید . فی المثل تصمیم گیری دولت در زمینه نرخ تسهیلات بانکی باعث رشد یا کاهش قیمت سهام گروه بانکی و لیزینگ ها می گردد . یا آزاد کردن قیمت محصولات شیمیائی باعث تغییر قیمت سهام آن گروه می گردد ، یا خارج کردن شوینده ها از سبد حمایتی دولت باعث رشد سهام گروه شوینده می شود . بنابر این باید مرتب اطلاعات خود را به روز نمائید.

16- مشورت گرفتن از افراد آگاه ، با تجربه و قابل اطمینان : چون بازار به آن اندازه ساده نیست که متاثر از یک یا چند عامل ساده باشد بلکه عوامل مختلف و متعدد و بعضا پیچیده و غیر قابل پیش بینی و جود دارند که علاوه بر آن که خودشان به تنهایی یک فاکتور تاثیر گذارند، تعامل آنها با یکدیگر نیز نتایج متفاوتی را باعث می شود ، سعی نمائید فقط از افراد آگاه ، با تجربه و قابل اطمینان مشورت بگیرید و از افراد کم تجربه ، بی اطلاع ، یا سودجو مشورت ننمائید چرا که آنان استراتژی و اهداف و منافع خود را دنبال می نمایند و شما را به آن سو می کشانند . مشورت دادن آنان نیز ولو به غلط و در جهت زیان شما روی شما تاثیر گذار خواهد بود .

سعی کنید در نهایت خود شما تصمیم بگیرید و کسی را مقصر زیان خود قلمداد ننمائید .


منبع: http://www.fxf1.com

  • عرفان نحریر

۱۷ کد برای فعال کردن ذهن میلیاردر شما

فراد ثروتمند دیگر افراد ثروتمند و موفق را تحسین می کنند ولی مردم فقیر از افراد ثروتمند و موفق نفرت دارند.
به گزارش بانکداری ایران (بانکیا) پولنیوز مینویسد:

۱۷ باور “تی. هارو ایکر” در مورد زندگی افراد ثروتمند و فقیر

۱ - افراد ثروتمند اعتقاد دارند که “من زندگی را ایجاد می کنم” ولی مردم فقیر معتقدند “زندگی من اینگونه بوده است”

۲ - افراد ثروتمند با پول بازی می کنند تا برنده شوند در حالیکه مردم فقیر با پول بازی می کنند تا فقط نبازند.

۳ - افراد ثروتمند متعهد می شوند که پولدار شوند در حالیکه مردم فقیر فقط دوست دارند پولدار شوند.

۴ - تفکر افراد ثروتمند بزرگ است ولی مردم فقیر کوچک فکر می کنند.

۵ - افراد ثروتمند بر روی شدنی ها فکر می کنند، مردم فقیر بر روی مشکلات تمرکز می کنند.

۶ - افراد ثروتمند دیگر افراد ثروتمند و موفق را تحسین می کنند ولی مردم فقیر از افراد ثروتمند و موفق نفرت دارند.

۷ - افراد ثروتمند خود را با افراد موفق و مثبت، مرتبط می کنند در حالیکه مردم فقیر خود را با مردم ناموفق و منفی شریک می کنند.

۸ - افراد ثروتمند خواهان ترویج خود و ارزش های خود هستند در حالیکه مردم فقیر از اینکار بیزارند.

۹ - افراد ثروتمند بزرگتر از مشکلات خود هستند؛ ولی مردم فقیر نسبت به مشکلات خود کوچکتر هستند.

۱۰ - افراد ثروتمند گیرنده های عالی هستند. مردم فقیر گیرنده های فقیری هستند.

۱۱ - افراد ثروتمند بر اساس نتیجه و افراد فقیر بر اساس زمان پول می گیرند.

۱۲ - افراد ثروتمند به “هر دو” فکر می کنند، افراد فقیر می گویند “یا این یا اون”

۱۳ - افراد ثروتمند بر روی دارایی خالص خود تمرکز می کنند، مردم فقیر بر درآمد خود تمرکز می کنند.

۱۴ - افراد ثروتمند پول خود را به خوبی مدیریت می کنند در حالیکه مردم فقیر پول خود را با ضعف مدیریت می کنند.

۱۵ - افراد ثروتمند اجازه می دهند که پول برای آنها کار کند، در حالیکه مردم فقیر برای پولشان کار می کنند.

۱۶ - افراد ثروتمند حتی زمانی که احساس ترس می کنند اقدام به عمل می کنند، در حالیکه مردم فقیر اجازه می دهند ترس بر آنها غلبه و متوقف سازد.

۱۷ -افراد ثروتمند تمام وقت یاد می گیرند و رشد می کنند. مردم فقیر فکر می کنند همه چیز را می دانند.

ممنون از خانم بیتا که این متن رو در سایت میهن تحلیل ارسال کردند

  • عرفان نحریر


توصیه های یک سرمایه گذار موفق

پیتر لینچ (Peter Lynch) یکی از مدیران افسانه‌ای وال استریت است که استراتژی «سهامی را بخرید که می‌شناسید» وی شهرت زیادی دارد او پس از تحصیل در Boston College و مدرسه بازرگانی Wharton در آمریکا به مدت 13 سال مدیریت یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک معروف به نامMagellan در شرکتFidelity را بر عهده داشت و توانست بازده خیره‌کننده سالانه 29 درصد را کسب کند. او در کتاب مشهور خود با عنوان «One Up on Wall Street» ضمن توصیف استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود به سرمایه‌گذاران پیش از تصمیم به سرمایه‌گذاری در بازار سهام، تستی با عنوان تست آینه را پیشنهاد می‌کند. وی سپس لیستی از توصیه‌ها ارائه می‌کند که لازم است سرمایه‌گذاران آنها را همواره به خاطر بسپارند. تست آینه: هر فردی قبل از آنکه تصمیم به سرمایه‌گذاری در بازار سهام بگیرد باید در برابر آینه بایستد و به سه سوال زیر صادقانه پاسخ دهد:

آیا من مالک خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنم هستم؟ قبل از آنکه شما وارد حوزه سرمایه‌گذاری در بورس شوید، واجب است خانه‌ای برای خود تهیه کنید. سرمایه‌گذاری در خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنید پیش از ورود به بورس، یک سرمایه‌گذاری خوب است که تقریبا هر کس قبل از هر سرمایه‌گذار دیگر باید به فکر آن باشد.

آیا به پولی که قصد سرمایه‌گذاری آن را دارم نیاز مبرم دارم؟ هزاران فرمول و روش برای تعیین میزانی از دارایی‌هایتان که باید وارد بازار سهام کنید وجود دارد. اما یک قاعده سرانگشتی اما موثر این است که تنها بخشی از پولتان را وارد بازار سهام کنید که تحمل از دست رفتن آن را دارید بدون آنکه خلل جدی به زندگی روزمره‌تان وارد شود.

آیا ویژگی‌ها و خصوصیات لازم برای موفقیت را دارم؟ این در واقع مهم‌ترین سوال پیش‌روی شما است. لیست خصوصیات یک سرمایه‌گذار موفق شامل صبر، اعتماد به نفس، داشتن شهود قوی، قدرت تحمل درد، داشتن ذهنی باز، پشتکار، حوصله،

انعطاف پذیری، توانایی پذیرش اشتباهات و همینطور قدرت نادیده گرفتن ترس و وحشت عمومی در بازار است.

در صورتی که پاسخ شما به سه سوال بالا مثبت است و تصمیم به سرمایه‌گذاری در بورس دارید پنترلینچ توصیه‌های زیر را برای شما مطرح می‌کند:

1-روزی از روزها شاید در ماه بعد یا طی سال آینده یا سه سال آینده، بازار سقوط شدیدی را تجربه خواهد کرد. پس برای آن آماده باشید!
2- سقوط‌های شدید بازار فرصت ایده آلی برای خرید سهام شرکت‌های مورد علاقه‌تان هستند.
3- سرمایه‌گذاری در سهام می‌تواند سود چشمگیری به ارمغان آورد.
4-سرمایه‌گذاری در سهام می‌تواند زیان چشمگیری به ارمغان آورد.
5-برای کسب سودآوری بالا لازم نیست همیشه یا حتی بیشتر اوقات پیش‌بینی شما درست از آب دربیاید.
6-شما می‌توانید با کسب بازده 20 تا 30 درصدی اما به طور مستمر به طرز شگفت آوری ثروتمند شوید.
7-قیمت سهام شرکت‌ها در بیشتر مواقع در خلاف جهت ارزش ذاتی آنها حرکت می‌کند اما همواره در درازمدت به ارزش ذاتی آنها همگرا می‌شود.
8-اینکه سهام یک شرکت عملکرد بدی داشته و قیمت آن سقوط کرده به این معنا نیست که نمی تواند در آینده سقوط بیشتری را تجربه کند.
9-افزایش قیمت سهامی که شما خریده‌اید لزوما به معنای درست بودن تحلیل‌های شما نیست!
10-اگر یک سهام موفق را در سبد خود نداشته باشید چیزی را از دست نداده‌اید؛ حتی اگر قیمت آن ده برابر شود. اما یک سهم بد می‌تواند شما را به خاک سیاه بنشاند!
11- یک سهم نمی داند که شما مالک آن هستید!
12-آنقدر شیفته یک سهم موفق نشوید که دلیل موفقیتش را به فراموشی بسپارید.
13-با از ریشه کندن گل‌ها و آب دادن به خارها (فروش زودهنگام سهام با ارزش سبد خود و نگه داشتن سهام بی ارزش) انتظار موفقیت نداشته باشید.
14- اگر مطمئن نیستید بتوانید عملکردی بهتر از عملکرد بازار داشته باشید پولتان را در یک صندوق مشترک بگذارید و خیال خودتان را راحت کنید!
15-در بازار سهام همیشه چیزی هست که باید در مورد آن نگران بود.
16- ذهن خود را بر روی ایده‌های جدید باز نگاه دارید.
17- لازم نیست تک‌تک سهام پربازده بازار را داشته باشید. من بسیاری از سهام پر سود را در سبد خود نداشتم و در عین حال همواره عملکردی بالاتر از عملکرد بازار داشته‌ام
منبع: http://www.cloob.com/c/irbourse/94426651
  • عرفان نحریر

چرا باید برای سهام خود حد ضرر قائل شویم:

هرگز به امید برگشت قیمت با سهم نباید ماند. چون ممکن است بعد از مدت اندکی شاهد ضرر حتی 50 درصدی و بیشتر باشیم. 
خوب شاید برخی از دوستان بگویند که ممکن است ما با شکست حد ضرر از سهم خارج شویم و سهم برگردد؛ خدمت این دوستان باید عرض کنم که اولاً مگر قحطی نماد است که از یک نماد جا بمانید؟ ثانیاً اگر حد ضرر شکست و نماد نزولی شد و شما فروخته بودید، حداقل یک پاسخ برای آرامش روح خود دارید و آن هم اینکه بنده به استراتژی معاملاتی خودم پایبند بوده ام. اما اگر با شکست حد ضرر خارج نشدید و قیمت هر روز 4 درصد نزول کرد، چه پاسخی برای خود دارید.
ضمن اینکه اصلاً نترسید؛ در صورت برگشت سهم به روند صعود، عزیزان نوسان گیر که به سود 4 درصدی هم راضی هستند با فروش هایشان در بیشتر موارد برای شما فرصت ورود ایجاد خواهند کرد.

از اشتباهات بازار استفاده کنیم :


هرگز فراموش نکنید که عده ای باید اشتباه کنند تا عده ای سود نمایند. تحلیل عده ای از معامله گران بازار بورس اگر اشتباه نبود که در 390 تومان کرمانشاه را دودستی به شما تقدیم نمی کردند، واتی را در 250 به شما اهدا نمی نمودند، کهمدا را در 220 چوب حراج نمی زدند، فاراک را در 110 بذل و بخشش نمی کردند، غبشهر را در 915 آتش نمی زدند، شپاکسا را در 350 دور نمی ریختند، شپارس را در 160 صف فروش نمی کردند و ...
وقتی همین چند وقت پیش از کفرای 4000 تومنی حرف می زدیم بسیاری از تحلیل گران خندیدند. فراموش نکنید که زمان همه چیز را ثابت خواهد نمود...

لطفاً از اشتباهات بازار کمال استفاده را نمایید و همرنگ بازار نشوید. از گروه های بازار بهترین گروه و از هر گروهی بهترین را انتخاب و خریداری نمایید و مطمئن باشید با پیشه کردن اندکی صبر، در میان مدت بهترین بازدهی را نصیب خود خواهید نمود.

11خطای رایج که مربوط به سرمایه گذاران مبتدی میشود :

گاهی از خطاهای رایج سرمایه گذاران مبتدی مهمترین بخش از یک برنامه موفق سرمایه گذاری است. بررسی تکرار خطاهای رایج نشان می دهد که بزرگترین دشمن این دسته از سرمایه گذاران خود آنها هستند. در هر حال، رایج ترین خطاهای سرمایه گذاران مبتدی را می توان به شرح زیر برشمرد:

1- نداشتن برنامه مشخص برای سرمایه گذاری


سرمایه گذار باید از ابتدای کار برنامه مشخصی برای سرمایه گذاری خود در نظر بگیرد تا در آینده بتواند تصمیم های خود را در قالب همین برنامه شکل دهد. برای طراحی برنامه سرمایه گذاری توجه به چند عامل اصلی از جمله افق زمانی، میزان ریسک پذیری، میزان وجوه قابل سرمایه گذاری، و میزان افزایش احتمالی سرمایه گذاری در آینده بسیار ضروری است . سرمایه گذار باید به دقت بداند چه کار می خواهد بکند و تا چه اندازه تحمل پذیرش نوسان های بازار را دارد.


2- سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص به جای سبدی از انواع اوراق بهادار:


سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص نسبت به سرمایه گذاری در یک شرکت سرمایه گذاری یا صندوق سرمایه گذاری مشترک، ریسک به مراتب بالاتری همراه خواهد داشت .

سرمایه گذاران بهتر است بر روی سبد متنوعی از انواع اوراق بهادار و شیوه های متفاوت سرمایه گذاری متمرکز شوند . در غیر این صورت، در مقابل نوسان های یک نوع خاص از اوراق بهادار یا بخش خاصی از اقتصاد به شدت بی دفاع و آسیب پذیر خواهند بود . البته نباید مفهوم تنوع شرکت ها یا صندوق های سرمایه گذاری را با تنوع سبد اوراق به ادار اشتباه گرفت . ممکن است شخصی در چند صندوق سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری کرده باشد اما متوجه نباشد که همة این صندوق ها در چند صنعت مشابه و حتی بر روی چند گونه خاص از اوراق بهادار سرمایه گذاری کرده اند.

از سوی دیگر، باید به خاطر داشت که تنوع بیش از اندازه همم ممکن است باعث پرداخت کارمزد بیش از حد شود . در هر حال، بهترین شیوة ممکن ، حفظ تعادل در کار سرمایه گذاری است و شاید بهترین ابزار آن هم استفاده از راهنمایی های یک شخص آگاه یا یک مشاور خبره باشد.

3- سرمایه گذاری بر روی سهام به جای سرمایه گذاری بر روی شرکت


سرمایه گذاری قمار نیست و نباید مانند یک بازی برد و باخت به آن نگاه کرد. سرمایه گذاری پذیرش ریسک معقول با هدف تأمین مالی یک بنگاه اقتصادی معین است . بنگاهی که به نظر سرمایه گذار این توانایی را دارد که در بلندمدت به رشد مثبتی دست یابد. برای رسیدن به این هدف، بهتر است دست به کار تحلیل ویژگی های بنیادی شرکت یا صنعت مورد نظر شوید و نه بررسی تغییرات روزانه قیمت سهام شرکت . خرید یک سهم خاص تنها براساس هجوم بازار یا علاقة شخصی شما نسبت به محصولات تولیدی یا خدمات ارائه شده توسط شرکت، بهترین راه برای دور ریختن پولتان است به علاوه، لازم است گوشه چشمی هم به چگونگی رعایت مسایل مربوط به راهبری شرکتی در شرکت مورد نظرتان داشته باشید.

4- خرید در بالاترین قیمت / گران خریدن


نخستین اصل سرمایه گذاری خرید در پایین ترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت ممکن است. پس چرا بعضی افراد به عکس عمل می کنند؟ دلیل اصلی این است که افراد به عملکرد گذشته سهم نگاه می کنند. بسیاری از افراد روی دسته یا گونه ای از دارایی ها که طی یک یا دو سال گذشته عملکرد خوبی داشته اند سرمایه گذاری می کنند و استدلال شان این است که چون عملکرد د ارایی مورد نظر در گذشته خوب بوده در آینده نیز خوب خواهد بود . اما این فرض کاملاً اشتباه است . گران خریدن و ارزان فروختن شیوة افرادی است که برنامة مشخصی در ذهن ندارند و فقط به تحرکات بازار واکنش نشان می دهند. سرمایه گذاری این افراد به جای این که راهبردی باشد تاکتیکی است.

عدة دیگری که همیشه در معرض خطر گران خریدن هستند افرادی هستند که موج خریداران بازار را دنبال می کنند. برخی از انواع سهام موجود در بازار در یک دورة کوتاه مدت مد روز می شوند و بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی را در اوج قیمت به سوی خود می کشند. همیشه سعی کنید به عملکرد آیندة سرمایه گذاری مورد نظر خود نگاه کنید نه وضعیت آن در گذشته.

5- فروش در پایین ترین قیمت / ارزان فروختن


از سوی دیگر خطای گران خریدن و ارزان فروختن هم برای سرمایه گذار گران تمام می شود . بسیاری از سرمایه گذاران تا زیان شان جبران نشود حاضر به فروش سهام خود نیستند . غرور این افراد اجازه نمی دهد که قبول کنند اشتباه کرده اند و سهامشان را به قیمت بالایی خریده اند. اما افراد باهوش واقعیت را می پذیرند و به سرعت جلوی ضرر بیشتر را می گیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاری ها هم به ارزش افزوده نمی رسند و حتی سرمایه گذاران حرفه ای هم همیشه در کار خود موفق نیستند . بهترین کار این است که هر چه زود تر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع مورد نظر در سرمایه گذاری دیگری به جریان گذاشته شود.

6- زیر و روکردن سرمایه گذاری های انجام شده


هرچه کمتر سرمایه گذاری های انجام شده خود را جابه جا کنید ، در نهایت عایدی بیشتری نصیب تان می شود. مطالعه انجام شده توسط دو تن از استادان دانشگاه کالیفرنیا بر روی بیش، از 64 هزار نفر از سرمایه گذاران یک مؤسسة بزرگ کارگزاری، طی سال های 1991 تا 1996 ، نشان می دهد که این افراد بدون در نظر گرفتن هزینة معاملات 17/7 درصد، سود سالانه حاصل از سرمایه گذاری داشته اند که این رقم به خودی خود 0/6درصد بالاتر از میانگین بازار سهام بوده است. اما هنگامی که هزینة معاملات محاسبه می شود، سود حاصل از سرمایه گذاری آنها به رقم 15/3 درصد در سال یا 1/8درصد پایین تر از میانگین بازار نزول می کند. برای سرمایه گذاران مبتدی خرید و نگهداری سهم بهتر از خرید و فرو ش مکرر آن است.

7- کافی دانستن اخبار رسانه ها


یکی دیگر از خطاهای رایج سرمایه گذاران مبتدی این است که به مطالعه و گوش کردن به اخبار رسانه های همگانی اکتفا می کنند و هیچ ارتباط حرفه ای با مشاوران کارکشته سرمایه گذاری ندارند. حتی زمانی که فکر می کنید به خبر دست اولی دست پیدا کرده اید و می توانید با استفاده از آن پرتفوی تان را رونق بدهید، به یاد داشته باشید که همیشه با عده ای سرمایه گذار حرفه ای طرف هستید که هر کدام چندین نفر تحلیل گر خبره را به استخدام خود درآورده اند. سرمایه گذاران حرفه ای اطلاعات خود را از چندین منبع مستقل گردآوری می کنند و پیش از تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری مورد نظر خود اطلاعات موجود را به دقت تجزیه و تحلیل می کنند.
اگر فکر می کنید اطلاعاتی که به دست شما رسیده کاملاً دست اول است و شخص دیگری ازآن خبر ندارد به شدت اشتباه می کنید. فراموش نکنید خبری که به گوش شما رسیده ممکن است به گوش دیگران هم رسیده باشد، پس همین اطلاعات ممکن است تا این لحظه تأثیر خود را بر روی قیمت ها گذاشته باشد.

8- پرداخت بیش از اندازة هزینه و کارمزد


سرمایه گذاران باید پیش از گشایش حساب نزد کارگزار متوجه هزینه هایی که به عهده شان گذاشته می شود مانند هزینه های مدیریت پرتفوی و کارمزد معاملات باشند . به علاوه، میزان عایدی سرمایه گذاری باید با توجه به تمامی این گونه هزینه ها برآورد شود.

9- انتظار نامعقول


همیشه در زمان وجود حباب قیمت ها در سطح بازار سرمایه گذارانی را می بینیم که صبر خو د را از دست می دهند و ریسک بیش از اندازه ای را متح مل می شوند . داشتن دید بلندمدت نسبت به سرمایه گذاری انجام شده بسیار مهم است . سرمایه گذار نباید به عوامل بیرونی اجازه دهد تأثیر نامطلوبی بر روی تصمیم گیری او داشته باشند و باعث شوند او در زمان نامناسب استراتژی خود را تغییر دهد. همیشه می توان با مقایسة عملکرد پرتفوی مورد نظر با شاخص های پایه به انتظاری معقول دست یافت.

10- سهل انگاری و بی توجهی


افراد به طور معمول به خاطر این که نمی دانند از کجا و چگونه سرمایه گذاری خود را شروع کنند، از آغاز کار طفره می روند یا به دل یل زیان سرمایه گذاری های قبلی یا رشد منفی بازارهای سهام، از سرمایه گذاری جدید سرباز می زنند. سرمایه گذار باید در هر وضعیتی به کار خود ادامه دهد و با توجه به شرایط بازار بر روی ابزارهای مختلف سرمایه گذاری کند و مرتب پرتفوی خود را بررسی کند و از مطابقت آن با برنامه مورد نظر خود مطمئن شود.

11- ناآگاهی از قدرت واقعی تحمل ریسک


اولین نکته ای که هرگز نباید فراموش کرد این است که سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد. با اندازه گیری تأثیر احتمالی مبلغ مشخصی از زیان مالی (برای مثال، 10,000 ریال ) بر وضعیت کلی پرتفوی و روح و روان شخص می توان میزان اشتیاق او را به پذیرش ریسک تعیین کرد . به طور کلی ، می توان گفت افرادی که برای اهداف بلندمدت برنامه ریزی می کنند و به انتظار درآمد بیشتری هستند ، باید پذیرای ریسک بیشتری باشند . در هر حال، برای ارزیابی میزان ریسک پذیری خود لازم نیست منتظر کاهش ناگهانی یا کوتاه مدت ارزش دارایی ها یتان باشید . همین امروز دست به کار شوید و سقف واقعی تحمل ریسک خود را مشخص کنید.

در پایان مطلب، گفتنی است که با وجود هشدارهای داده شده، به هیچ وجه جای نگرانی وجود ندارد و فقط با کمی تلاش و جدیت می توانید از این گونه خطاها دوری کنید و سرمایه گذاری مطمئنی را به انجام برسانید.

واجب تر از نان شب:



برخی از دوستان سوالی را مطرح نموده اند مبنی بر اینکه "وقتی نمادی رشد شارپی را به خود دید یا بعد از تعدیل با درصد بالایی مثبت بازگشایی شد، حد ضرر میان مدتی را باید در نظر گرفت یا حد ضرر کوتاه مدتی؟"در پاسخ این عزیزان باید بگویم که در چنین حالتی، اگر سهم با قیمت خوبی بازگشایی شود، چون خریداران در سود هستند،ممکن است سهم با افت قیمتی مواجه گردد( بازگشایی رویایی پسهند و افت پس از آن را به خاطر بیاورید).اگر هم که سهم با قیمت پایینی بازگشایی شود، قطعاً باید به قیمت بازگشایی توجه گردد تا برخی از سودجویان سهم را از دست شما در نیاورند (بازگشایی شاوان در 1500 و در جو منفی ناشی از اخبار سوریه و رشد رویایی پس از آن را به خاطر بیاورید و قیمت امروز آن را ملاحظه کنید که چه رکبی به فروشندگان زده اند).راهکار مناسب در چنین حالت هایی، داشتن حد ضرر کوتاه مدتی 6/5 درصد است تا از پایان بازی مطمئن شوید. فراموش نکنید که تفکر شما میان مدتی بوده است اما پس از این رشد شارپ باید آن را کوتاه مدتی کنید چون هر لحظه ممکن است دوستان عزیزی که علاقه ی زیادی به حفظ سود دارند، فروشنده شوند و شما در سهم گیر کنید؛ تنها در یک صورت حد ضرر را مجدداً میان مدتی بگذارید که تعدیل های بعدی سهم را بالا بدانید. 
همچنین هر تصمیمی دارید، روز قبل روی کاغذ بنویسید و روز بعد آن را اجرا کنید.

اشتباهی بزرگ :

فراموش نکنید که یکی از بزرگترین اشتباهات بورسی آن است که در سرمایه گذاری بلند مدت و میان مدت خود، دید کوتاه مدت ایجاد نمایید؛ زیرا عده ای فرصت طلب با سرمایه های هنگفت هستند که با روان دیگران معامله می کنند و با ایجاد ترس و استرس و احساساتی نمودن شما، سهام بنیادی تان را از چنگتان خارج می کنند.

بورس خاله بازی نیست 



دوستان عزیز
اگر تحمل 20-10 درصد عقب رفتن سرمایه اولیه تان در بازاز بورس را ندارید، بهتر است فکر شغل دیگری باشید یا اینکه پول خود را در بانک بخوابانید. در بازار بورس با ریسک بالا مواجهید و بالتبع با سود و ضرر بالا.
شما وقتی وارد بازار بورس می شوید، پذیرفته اید که ممکن است کل سرمایه تان در بورس دود شود و به هوا برود. پس بر احساسات خود مسلط شوید و با کوچکترین اخباری، آتش به سهام بنیادی خود نزنید.
بارها گفته ام که اگر دیدگاه خود را در سهام بنیادی بلند مدتی و میان مدتی به کوتاه مدت تغییر دهید، قطعاً ضرر خواهید کرد.
شما تا زمانی که احساساتی نشده اید و سهام بنیادی تان که از رشد میان مدت آنها مطمئنید و اکنون در آنها در ضرر هستید، به فروش نرسانده اید ضرر نکرده اید اما به محض فروش آنها ضرر نموده اید.

بنیادی تحلیل کنید.
در سهام با بنیاد، تکنیکالی خرید کنید.
در سهام خریداری شده حد ضرر بگذارید.
بر زفتارهایتان مسلط و به استراتژی هایتان پایبند باشید و نگذارید احساسات بر شما غلبه کند.
فراموش نکنید که باقی قضایا به پشیزی نمی ارزند.

ایا حضور همیشگی در بازار لازم است؟؟؟؟؟ 

برخی از دوستان، متاسفانه به معامله کردن عادت نموده اند و نمی خواهند بپذیرند که باید با تکرار و تمرین، خود را در شرایطی قرار دهند که بتوانند برای مدتی از بازار سرمایه به دور باشند و پس از آنکه شرایط و موقعیت خوبی پیش بیاید به بازار برگردند. فراموش نکنید که ما قرار نیست همواره، سهامدار باشیم و بهتر است برخی مواقع مدتی را نقد بوده و از گود معاملات بیرون بایستیم و نظاره گر باشیم تا موقعیت های خوبی به سراغ ما بیایند. اگر در طول سال، فقط چند موقعیت مطلوب را شناسایی و برای خودمان فرصت بهره برداری ایجاد کنیم بهتر از آن نیست که سودهای کسب شده در طول چند ماه را در دو هفته به باد دهیم؟

اصلا چرا شکست میخوریم : 

یکی
از دلایل واضح سر و کار داشتن با بازاری است که در هر ثانیه حرکت قیمتهارو به ما نشون میده و احساسات ما رو برای ورود به بازار و گرفتن تصمیم غلط هدف قرار میده واین احساس میگه اگر به زودی وارد نشوی فرصت را از دست خواهی داد و ما با تفکر به این که "خوب این اون جایی هست که زندگی من رو بهتر میکنه" بدون توجه به سیستممون یا اصلا نداشتن سیستم وارد بازار می شویم و خوب نتیجه رو هم اکثر تریدرها میدونن بازار بر خلاف جهت حرکت میکنه و ما همینطور منتظر هستیم که الان بر میگرده تا جایی که معمولا حسابهامون خالی میشه

 

دومین دلیل پیشبینی کردن اهداف قیمت هست که من از مخالفین سرسخت آن هستم و دوستانه بهتون میگم که پیشبینی کردن فقط شما رو دچار تعصب میکنه و از آن جا که حس میکنید تحلیل درستی انجام دادید و این بازار هست که داره اشتباه میکنه باز هم Call Margin خواهید شد. در این بازار هدف ما پول در آوردن است نه رقابت با مثلا دوستمون "دیدی قیمت خورد به اونجا که من میگفتم"...

سومین و ازنظر اینجانب حقیر خطرناکترین دلیل نداشتن علم کافی و اعتماد کردن به ایندیکیتورهای default متاتریدر هست که مطمینم همه شما با آنها و پریودهای معروفشون آشنایی دارید و بارها Divergence های غلط آن را دیده اید و متاسفانه زمانی شما متوجه میشوید که این یک واگرایی غلط بوده است که حداقل 100 تا 150 پیپ خود را از دست داده ایدو باید به این نکته خیلی مهم توجه داشته باشید که معمولا ما در انتهای هر روند دقیقا زمانی که ایندیکیتورها در مناطق Oversold یا Overbought قرار دارند شاهد حرکتهای بزرگی در همان مناطق هستیم.

چهارمین دلیل استفاده بیش از حد از ایندیکیتورهای مختلف هست که در اکثر سایتها و فرومها مثل نقل و نبات آماده استفاده میباشد و شما هرروز مجبور به تغییر سیستم خود میشوید و شخصیت باثباتی را که برای کارکردن در این بازار نیاز دارید کم کم از دست میدهید و راه خودتون رو تو این این جنگل گم میکنید و تصمیم گیری شما متزلزل میشود.

پنجم دلیل نداشتن یک

money management

یا مدیریت سرمایه صحیح میباشد که خیلی کم رعایت میشود چون که یا آماتور هستیم و میخواهیم به سرعت سودهای بزرگ کسب کنیم یا ضرر کردیم و میخواهیم که به سرعت ضررهامون رو جبران کنیم.دوستان من بیش از
1%
سرمایه خود را درگیر نکنید یا حداکثر
2%.
این ها ارسالی های خانم بیتا بود که در سایت میهن تحلیل نگارش شده بود
  • عرفان نحریر

گام اول:

مسئولیت کلیه کار هایتان را بپذیرید

چگونه یک معامله گر میتواند مسئولیت پذیری را بیاموزد؟؟؟



مجموع ای از قوانین را تنظیم کنید و بپذیریت مهم ترین اصل در معامله پیروی از آن قوانین هست...


هرگاه به مجموع قوانینی دست یافتید که به طور مناسب پایه گذاری شده باشند
در خودتان این اعتماد را پیدا خواهیدکرد که دنباله رو عقاید دیگران نباشید.. 




اگر شما برای انجام معامله روشی داشته باشید . که آزموده شده و اثبات شده باشد.که به خوبی نتیجه میدهد و با بازار مطابقت دارد و نیز روشی است که با روحیات شما هماهنگ است چرا باید دنبال نظرات دیگران باشید؟؟؟از عقیده های نفر سوم چه چیزی نصیب شما میشود؟؟؟؟از چیز هایی که شما را گیج و سر در گم میکند دوری کنید
و عقیده خودتان را به اجرا در آورید...
گام دوم :
(روشی را انتخاب کنید که با شخصیت شما تناسب دارد)


هر معامله گر یا مدیر مالی موفق روشی دارد که برای شخصیت او مناسب است.



هر روش به خودی خود اهمیت یا برتری نسبت به دیگری ندارد
.


پس تفاوت کجاست؟؟؟

پاسخ این است که روش معامله باید مناسب شخصیت و روحیه معامله گر باشد.

شاید امروز معاملات روزانه پر طرفدار ترین روش باشد اما باید دانست که این روش مناسب هر کسی نیست.

شما تنها به شرطی می توانید یک معامله گر موفق باشید که روش شما این احساس را به شما بدهد که عاشق انجام معامله هستید.
اما چگونه میتوان روش مناسب خودتان را برای معامله بیابید؟؟؟

پیش از هر چیز به سوالات زیر پاسخ دهید..

-چه میزان سود سالیانه مورد انتظار من است؟؟

آیا من قصد معامله به صورت تمام وقت دارم یا پاره وقت و یا ندرتا؟؟

آیا توانایی کنار امدن با هیجانات معاملات روزانه و کوتاه مدت را دارم؟؟؟

آیا صبر و آرامش برای معملا ت بلند مدت را دارم؟؟


شخصیت من از چه نوعی است ؟ آیا نیاز دارم که دائما فعالیت کنم؟؟


سعی کنید تا روشی را برای معامله بیابید که در آن احساس راحتی میکنید

اگر شما به روشی معامله کنید که با روحیه و شخصیت شما هماهنگی ندارد نه تنها احساس آرامش نمیکنید 
بلکه نتیجه کارتان ایجاد سود های مورد انتظارتان نخواهد بود.
ابتدا بنشیند و از خودتان بپرسید که 
چه روش برای انجام معمله با شخصیت من هماهنگی دارد؟؟

زمان زیادی را صرف یافتن پاسخ این سوال کنید زیرا این زیر بنای کار شماست


امروز به خودتان بگوید 
((من سر انجام روشی را برای انجام معامله خواهم یافت که با روحیه من هماهنگ باشد و سرانجام خواهم توانست که بهترین معامله گر جهان در این روش از معامله باشم)) 
گام سوم ::
برای معامله برنامه ریزی کنید و بر اساس برنامه ریزی تان معامله کنید.

بدون شک هیچ معامله گری قادر به ادامه کار نخواهد بود اگر برای هر معامله ای برنامه ریزی نکند . و به انجام آن متعهد نباشد....
ریچارد دنیس ::
نگران نباشد قیمت ها به کجا میرسند.نگران این باشید که شما چه کاری میخواهید انجام دهید وقتی به آنجا رسیدند
بازار سهام شبیه به سوار شدن بر یک اسب وحشی است.قیمت ها به طرز بی رحمانه نوسان میکنند و معامله گران مضطرب و احساسی را به لرزه در می آورند.
تنها کسانی که با نظم ودقت برنامه شان را دنبال می کنند میتوانند از حرکات بازار سود و بهره بگیرند.
هرگاه احساس کردید که تمایل دارید نظر و عقیده دیگران را درباره سهامی که خریده اید بدانید تنها به این دلیل میباشد که شما ار قبل برای معامله تان برنامه ریزی نکرده اید .
داشتن یکه برنامه درست همه نظرات و عقایدو احساسات را از معامله شما کنار میزند و می تواند باعث اتفاقات خوبی شود .
وقتی شما بر اساس برنامه خودتان اقدام به انجام معامله کنید خواهید دید که به دنبال دانستن نظر و عقیده دیگران نخواهید بود 
و اگر به شما ضرری برسد ولی لااقل در این حالت وقتی از خودتان بپرسید که آیا از قوانینم پیروی کرده ام پاسختان حتما مثبت خواهد بود .

میتوانم تضمین کنم که کسانی مثل وارن بافت یا جرج سوروس پیش از ۀنکه به خرید مبلغی در خدود 50 میلویون دلار کنند دقیا می دانند که اگر قیمت ها در هر جهتی حرکت کند چه خواهد شد . آیا میتوانید تصور کنید که مثلا وارن بافت بگوید :
((جرج من 20 میلون دلار از سهام فلان شرکت را خریدم و حالا 15% ضرر کرده ام و به نظر تو من باید چکار کنم؟؟))
هرگز و چرا این باید در مورد شما تفاوت داشته باشد؟نکته این است که هیج تفاوتی نمیکند که شما به میزان 5 میلون تومان(دلار بود بند گفتم تومان تا ملموس تر شود)
معامله میکنید یا 50 میلیون تومان 
اصول موفقیت در معمله یکی است شما باید کلیه احساسات را از برنامه خود حذف کنید و از برنامه خودتان پیروی کنید.


در کل دوستان عزیز 
((( برای هر معامله برنامه ریزی کنید و بر اساس برنامه تان معامله کنید))
گام چهارم:


با جدیت تلاش کنید که درست معامله کردن را بیاموزید ودرمعاملات تجربه کسب کنید.




ایا حقیقتا میخواهید یک معامله گر باشد یا نه؟؟و یا این که سود و بهره و قدرت مالی که میتواند ایجاد کند مرا اغوا کرده است ؟
اگر هدف اولیه شما این باشد که در بازار معامله کنید قادر خواهید بود تا هر چقدر که بخواهید پول بسازید و من شک ندارم که این کار شما را در دسته معامله گران بزرگ قرار می دهد .

اگر تنها پول انگیزه شما باشد باعث می شود تا چیزهای را بیاموزید و کارهایی را انجام دهید که هر ترتیب پول بدست آورید ولی نه آن طور که دوست دارید و لذت می برید.

همه معامله گران موفق دوره طولانی از سعی و خطا و یادگیری را پشت سر گذاشته اند تا تبدیل به یک معامله گر موفق و تمام عیار شده اند

خب معنی اینکه باید به سختی بر روی معاملاتتان کار کنید چیست؟ آن را در دو بخش توضیح میدهم .

اول باید زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل خودتان کنید

شخصیتتان و یافتن روش معامله مناسب که با احساس راحتی می کنید نحو درست معامله را بخوبی بیاموزید مطالعه کنید و سوال بپرسید.



اگر به کار های زیر بنایی که در بالا گفته شد را به خوبی انجام دهید و بی صبرانه منتظر شروع کار باشید امید زیادی به موفقیت شما وجود خواهد داشت .

به عنوان معامله گر هیچ وقت به هدف نخواهید رسید بلکه همواره در حال رسیدن به هدف خواهید بود.باید با جدیت خواهان پیشرفت باشید. هیچ گاه از سیستم معملاتی تان کاملا راضی نباشد هرچند که نمیگویم که به دنبال ایراد و اشکال بگردید اما بدانید که هر روش و سیستم معاملاتی میتواند بهتر شود.

هموره سعی کنید دقیق و منظم تر باشید .


همواره باید بر احساساستان مسلط باشید و با کار مداوم بر روی برنامه معملاتی تان از بروز فاجعه جلوگیری کنید .

چیزی که یک معامله گره برنده را از بازنده جدا میکند کنترل بر روی احساسات است .

*اگر هنگام معامله احساس راحتی میکنید به کارتان ادامه دهید .
*مهم ترین نکته در معامله این است که از 
قوانینتان پیروی کنید .

از دست دادن یا بدست آوردن پول مهم ترین نکته نیست .گام پنجم:



خود باوری مثبت

((همه حقایق فرزانکی هزاران بار پیش از این آموخته شده اند اما عزیز صادقانه بگویم که هیچ حقیقتی را نخواهی یافت تا زمانی که راهش را در تجربیات شخصی تو نگشوده باشد))
گوته






معامله گران حرفه ای میدانند که نظمی که برای پیروی از قوانین لازم استمهمترین بخش از معامله است و کسب سود در درجه دوم اهمیت قرار دارد.





خود باوری مثبت با تکرار و تداوم پیروی از قوانین ایجاد میشود. با آزمایش سیستم و روش و تحلیل مداوم خودتان 





اگر در ذهنتان ذرهای تردید به توانایی خودتان وجود داشته باشد هیچ وقت نخواهید تونانست به خوبی از روشتان پیروی کنید.



دوره های شکست در امتدا دوره های سود آوری هستن و بر عکس 


به معامله مثل یک سفر بیست ساله نگاه کنید نه یک شبه ثروتمند شدن 



تنها .زمانی که به خودتان کاملا اعتماد کنید میتوانید به معامله توانایی ها و امتیازاتتان نگاه کنید و نه از منظر کسب پول وقتی به این مرحله رسیدید پول و ثروت به تناوب خواهد آمد.


قالَ عَلِىٌّ علیه‏السلام: لاتِجـارَةَ کَالْعَمَلِ الصّالِحِ وَلارِبْـحَ کَالثَّـوابِ. 

امام على علیه‏السلام فرمودند: هیچ تجارتى همانند عمل صالح نیست و هیچ سودى مانند پاداش الهى نیست.
این نوشته برگرفته از تاپیک آقای الماس هست که در سایت میهن تحلیل مطلب پست میکنند.
البته که شاید بشه گفت اینها کافی نیستن برای موفقیت و باید بسیار تلاش کرد تا ساخته شود تحلیلگری!!!
  • عرفان نحریر

14 150x150 تحلیل تکنیکال کالسیمین ( فاسمین )   تایم فریم روزانه

برای مشاهده تحلیل در اندازه کامل ، می توانید بر روی تصویر کلیک کنید.

 

fasmin تحلیل تکنیکال کالسیمین ( فاسمین )   تایم فریم روزانه

 

توضیحات تکمیلی :

 

همانطور که در تصویر مشاهده می کنید ، کالسیمین بعد از رشد اخیر ، کانال صعودی خود را شکسته و پس از پولبک در حال تکمیل حرکت اصلاحی خود می باشد.

با توجه به درگیر بودن کندل ها با Moving Average 100 , 200 روزه ، محدوده ۷۸۰ تا ۸۲۰ تومان می تواند نقش حمایتی را در کالسیمین ایفاد کند.

در اندیکاتور Stochastic هم شاهد اشباع در محدوده فروش هستیم.

لذا با توجه به موارد ذکر شده ، توصیه می شود تا زمان کف سازی مناسب در سهم و ایجاد سیگنال مثبت مبنی بر برگشت قیمتی ، از سهم فاصله بگیرید.

 

یادمان باشد ابزار های تکنیکالی ، تحلیل های بنیادی ، شایعات و خبر های سیاسی و اقتصادی در روند حرکتی هر بازاری موثر هستند اما این قدرت نقدینگی است که می تواند موثر ترین عامل در رشد و یا افت بازار های مالی باشند.

 

سبز و پر سود باشید

  • عرفان نحریر
::: *درس­های روانشناسی بازار* :::

درس اول: اولویت اول; حفظ سرمایه!
درس دوم: درجهت حرکت آب شنا کنید!
درس سوم: مدیریت سرمایه داشته باشید!
درس چهارم: اصل تشکیل پرتفوی را رعایت کنید!
درس پنجم: استراتژی معاملاتی انتخاب کنید و به آن پایبند باشید!
درس ششم: استراتژی خود را مورد ارزیابی قرار دهید!
درس هفتم: داشتن دید بلند مدت; تنها راه ورود و خروج مناسب به یک سهم!
درس هشتم: بازار همواره فرصت خرید بهینه می­دهد!
درس نهم: حجم معاملات را جدی بگیرید!
درس دهم: بدست آوردن موفقیت در سرمایه­گذاری نیازمند ضریب هوشی بالایی نیست!
درس یازدهم: ذهنتان را از پیش­فرض­ها بشوید!
درس دوازدهم: قبل از خرید و فروش اقدام به تحلیل کنید!
درس سیزدهم: زیان­های شروع کار هزینه آموزش شماست!
درس چهاردهم: سهم­هایی بخرید که روند حرکتی­شان با روحیات شما هم­خوانی دارد!
درس پانزدهم: در سود صبور باشید و در زیان عجول!
درس شانزدهم: قیمت­ها در بازار تعیین می­شوند نه در ذهن ما!
درس هفدهم: قیمت­ها بر اساس انتظارات شکل می­گیرند نه واقعیت­ها!
درس هجدهم: فقط کاری را که می­فهمید انجام دهید!
درس نوزدهم: مسئولیت خرید و فروش خود را بر عهده بگیر
::: *درس­های روانشناسی بازار* :::

درس اول: اولویت اول; حفظ سرمایه!
درس دوم: درجهت حرکت آب شنا کنید!
درس سوم: مدیریت سرمایه داشته باشید!
درس چهارم: اصل تشکیل پرتفوی را رعایت کنید!
درس پنجم: استراتژی معاملاتی انتخاب کنید و به آن پایبند باشید!
درس ششم: استراتژی خود را مورد ارزیابی قرار دهید!
درس هفتم: داشتن دید بلند مدت; تنها راه ورود و خروج مناسب به یک سهم!
درس هشتم: بازار همواره فرصت خرید بهینه می­دهد!
درس نهم: حجم معاملات را جدی بگیرید!
درس دهم: بدست آوردن موفقیت در سرمایه­گذاری نیازمند ضریب هوشی بالایی نیست!
درس یازدهم: ذهنتان را از پیش­فرض­ها بشوید!
درس دوازدهم: قبل از خرید و فروش اقدام به تحلیل کنید!
درس سیزدهم: زیان­های شروع کار هزینه آموزش شماست!
درس چهاردهم: سهم­هایی بخرید که روند حرکتی­شان با روحیات شما هم­خوانی دارد!
درس پانزدهم: در سود صبور باشید و در زیان عجول!
درس شانزدهم: قیمت­ها در بازار تعیین می­شوند نه در ذهن ما!
درس هفدهم: قیمت­ها بر اساس انتظارات شکل می­گیرند نه واقعیت­ها!
درس هجدهم: فقط کاری را که می­فهمید انجام دهید!
درس نوزدهم: مسئولیت خرید و فروش خود را بر عهده بگیر
منبع: محمد افسون در فیسبوک 
  • عرفان نحریر